English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7767 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
programmable function keyboard U صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
programmable function key U کلید برنامه پذیر
programmable function key U یچی که کار مشخص یا دستورات مشخصی به آن منتسب میشود
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
programmable terminal U ترمینال قابل برنامه ریزی
electronically programmable U برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
programmable calculator U ماشین حساب قابل برنامه نویسی
programmable communications interface U رابط مخابراتی برنامه پذیر
programmable logic array U ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
user programmable terminal U ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
erasable programmable read only memory U eprom
keyboard layout U جانمایی صفحه کلید
dvorak keyboard U طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
keyboard template U الگوی صفحه کلید
keyboard terminal U صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
locked up keyboard U صفحه کلید قفل شده
maltron keyboard U یک نوع طرح صفحه کلید که امکان سرعتهای بلقوه بیشتری را ارئه داده ویادگیری ان نسبت به طرح سنتی Qwerty اسانتر میباشد
membrance keyboard U صفحه کلید صاف
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
dvorak keyboard U صفحه کلید دووراک
keyboard buffer U بافر صفحه کلید
blind keyboard U صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
azerty keyboard U روشن قرار دادن کلیدها روی صفحه کلید که خط اول AZERTY آغاز میشود
keyboard buffer U حافظه موقت صفحه کلید
keyboard enirv U دخول صفحه کلیدی
keyboard layout U طرح صفحه کلید
alphanumeric keyboard U صفحه کلید الفماری
detachable keyboard U صفحه کلید جداشدنی
keyboard perforator U سوراخ کن صفحه کلیدی
membrane keyboard U احساس کننده فشار را فعال میکند
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
tactile keyboard U صفحه کلید لمسی
numeric keyboard U صفحه کلید عددی
bass keyboard U صفحهدکمهباس
membrance keyboard U صفحه کلید غشایی
keyboard port U قسمتاتصالصفحهکلید
pedal keyboard U صفحهکلیدپدال
treble keyboard U صدایزیرصفحهکلید
keyboard send receive U صفحه کلید ارسال- پذیرش
pressure sensitive keyboard U صفحه کلید حساس به فشار
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
keyboard to disk system U سیستم صفحه کلید به دیسک
keyboard to disk unit U واحد صفحه کلید به دیسک
keyboard printing telegraph U تلگراف ثبات تکمهای
keyboard to tape unit U واحد صفحه کلید به نوارمغناطیسی
keyboard to tape system U سیستم صفحه کلید به نوار
to function as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
zero of a function U ریشه تابع [ریاضی]
even function U تابع زوج
function تابع [ریاضی]
zero of a function U صفر یک تابع [ریاضی]
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
OR function U پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
NOT function U معادل تابع NAND
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
neither nor function U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
NOR function = U مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
NOR function = U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
NOT function U مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
function U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
function U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function U کار کردن
function U مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function U لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
function U پیشه
function U فعالیت
function U کار
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U وفیفه
function U کارکرد
function U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function U مقام
function U ماموریت عمل
function U عمل
function U نقش
function U انجام عمل به درستی
function U ایین رسمی
function U وفیفه داشتن
function U عمل کردن کارکردن
function U ایفاء
function U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function U تابع
function U طرزکار تابع
function U خاصیت وجودی
function U کارایی
function U وفیفه عمل کردن
function U دستورالعمل
function U کارویژه
function U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
function U دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
temperature function U تابع دما
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
switching function U تابع راه گزین
tact function U کارکرد نامیدن
trial function U تابع ازمایشی
tax function U تابع مالیات
production function U تابع تولید
trigonometric function U تابع مثلثاتی
total function U تابع کامل
transfer function U تابع انتقال
transformation function U تابع تبدیل
threshold function U تابع استانهای
proper function U ویژه تابع
supply function U تابع عرضه
quadratic function U تابع درجه دوم
revenue function U تابع درامد
saving function U تابع پس انداز
secondary function U کارکرد ثانوی
propositional function U امر حسی
sediment function U تابع بده مواد جامع
sheffer function U تابع شفر
sine function U تابع سینوسی
standard function U تابع استاندارد
propositional function U وفیفه حسی
proper function U مشخصه تابع
saving function U صورت مقدار پس انداز درامدشخص
state function U تابع حالت
step function U تابع پلهای
step function U تابع پلکانی
real function U تابع حقیقی
stress function U تابع تنش
recursive function U تابع بازگشتی
injective function U تزریق
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
inverse function U تابع معکوس [ریاضی]
inverse function U تابع وارون [ریاضی]
continuity of a function U پیوستگی تابعی [ریاضی]
argument [of a function] U متغیر مستقل تابعی [ریاضی]
root of a function U صفر یک تابع [ریاضی]
root of a function U ریشه تابع [ریاضی]
smooth function U تابع همواری [ریاضی]
generalized function U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
generalized function U توزیع [ریاضی]
arithmetical function U تابع حسابی [ریاضی]
arithmetic function U تابع حسابی [ریاضی]
holomorphic function U تابع هولومورفیک [ریاضی]
argument [of a function] U متغیر مستقل [ریاضی]
differentiable function U تابع مشتق پذیر [ریاضی]
function selector U انتخابگرکارآمد
function keys U کلیدهایانجام وفایف
function keys U کلیدهاتابع
function display U نمایشگرتابع
function button U دکمهردیاب
work function U تابع کار
work function U انرژی ازاد در ترمودینامیک
work function U انرژی خروج
well defined function U تابع خوش تعریف
well behaved function U تابع خوشرفتار
weight function U تابع وزنی
wave function U تابع موجی
utility function U تابع کاربردی
function selectors U عاملانتخابکننده
linear function U نگاشت خطی [ریاضی]
continuous function U تابع پیوسته [ریاضی]
transcendental function U تابع غیرجبری [ریاضی]
absolute value function U تابع قدر مطلق [ریاضی]
sine function U تابع سینوس [ریاضی]
cosine function U تابع کسینوس [ریاضی]
trigonometric function U تابع های مثلثاتی [ریاضی]
domain of a function U دامنه یک تابع [ریاضی]
utility function U تابع مفید
probability function U تابع احتمال
approximating function U تابع تقریب
hamiltonian function U تابع هامیلتون
gibbs function U تابع گیبس
generating function U تابع زاینده
generating function U تابع مولد
function word U کلمه دستوری
function types U سنخهای کارکردی
function table U جدول تابعی
function subprogram U ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند
function key U کلید عملیاتی کلید تابعی
function key U یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
function key U کلید وفیفهای
function invocation U احضار تابع
function generator U مولد تابع
hamiltonian function U تابع هامیلتونی
hyperbolic function U تابع هذلولی
impedance function U تابع امپدانس
approximation function U تابع تقریب
boolean function U تابع بولی
inverse function U تابع وارون
inverse function U تابع معکوس
investment function U تابع سرمایه گذاری
intrinsic function U تابع فطری
input function U تابع سیگنال ورودی
input function U تابع اولیه
inner work function U انرژی خروج درونی
increasing function U تابع صعودی
increasing function U تابع فزاینده
impluse function U تابع ضربهای
implicit function U معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
function generator U تابع زا
function codes U کدهای کار
characteristic function U مشخصه تابع
density function U تابع چگالی
demand function U تابع تقاضا
decreasing function U تابع نزولی
decimal function U کسر اعشاری
Recent search history Forum search
1صفحه کلید فارسی
1نقش ارامنه در تغییر و تکامل زبان ترکی
0How to access persian keyboard?
0which contains 12 kinds of men to improve the function of natural plants , by company scientists after
0which contains 12 kinds of men to improve the function of natural plants , by company scientists after
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com